آن ها كه جنگ مي كنند
آن ها كه جنگ مي كنند
آن ها كه عرصه را بر همه تنگ مي كنند
آن ها كه غم در دل مردم دلتنگ مي كنند
آن ها كه آدميان را رنگ مي كنند
آن ها كه در كار خلق خدا نيرنگ مي كنند
آن ها كه جاده را پر از سنگ مي كنند
آن ها كه پاي عابر خسته را لنگ مي كنند
آن ها كه ...
كاشكي طعم محبت مي چشيدند
كاشكي يك لحظه عاشق مي شدند و ناز ياري مي خريدند
كاشكي از لذت پروانه در آتش خبر مي يافتند
تا ز آزار و فريب و جنگ، سر مي تافتند
88/9/6
كيش
+ نوشته شده در سه شنبه پنجم مهر ۱۳۹۰ ساعت 13:58 توسط محمدعلی یوسفی
|
هر زمان گویم که بگریزم زعشق