بانوي اطهر
به بهانه ی عرض تسلیت به محضر امام عصر (عج)
و شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
***
باز دشمن كينه را از سر گرفت
به بهانه ی عرض تسلیت به محضر امام عصر (عج)
و شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام
***
باز دشمن كينه را از سر گرفت
شب و ساحل و بغض من، وای منسکوت و غم و درد پیدای منمن و آسمان و سکوتی غریبدل و غربت و مثنوی های منشب و خلوت و ماه در آسمانمن و چشمه ی اشک زیبای منخروش است و موج و دلی بیقراردلی نه، که در سینه دریای مناگر بشکند بغض من در سکوتز سر می رود خواب و رؤیای منتو با من چنین بی وفایی مکننظر کن به امروز و فردای منرهایم کن از درد دلواپسیخراب تو شد دین و دنیای منتو و دوری و رنج راهی درازمن و جاده و زخمی پای من
نوروز را به همه ی دوستان عزیزم تبریک
عرض نموده و سالی همراه با
سلامتی ، سعادتمندی ، سربلندی ، شادی و امیدواری
تحت توجهات حضرت ولی عصر(عج)
را برای همگان آرزو می نمایم .
»»»»»»»»««««««««««
قاصدک آمده است
با نشاط و خوشحال
در هوا می رقصد
قاصدک جان سلام
آمدی باز امسال
ز کجامی آیی
تو چرا خوشحالی
چه پیامی داری؟
قاصدک هیچ نگفت
چشمکی بر من زد
خنده ای کرد و پرید
گوییا داد نوید
که کسی می آید
می وزد باد صبا
چه لطیف است هوا
با نسیم آمده اند
قاصدک ها بسیار
همه دست افشانند
همگی پاکوبان
غزلی می خوانند:
" مژده مژده ای گل
مژده بادت بلبل
که دگر بار آمد
فصل سرسبز بهار"
بهار می رسد از راه
تماشا کن باغ را
ساکنان باغ
سرخوش از آمدن بهار
برتن کرده اند
جامه های سبز
و برخی
پوشیده اند
پیراهن های پولک نشان
شکوفه های پولکی
چشمک می زنند
نسیم می وزد
دخترکان زیبا روی باغ
گیسوان خود را
به دست نسیم سپرده اند
پولکی
از پیراهنی جدا شد
و بر زمین افتاد
نسیم
بیشتر وزیدن گرفت
زمینسرتاسر
پولک نشان شد
می وزد نسیم
ساکنان باغ
به رقص در می آیند
و آواز می خوانند
صدای خوش عشق
به گوش می آید
بلبلان خوش نوا
به وجد آمده اند
و ترانه می خوانند
در آغوش گل،
ناز و عشوه گل
دیدنی است ...
چه لذتی دارد
تماشای باغ
در فصل بهار
کاش در سینه دلی بی رنگ بود
کاش در دل ها سیاهی ننگ بود
کاش دل پر می شد از سودای عشق
کاشکی دل هایمان بی زنگ بود
کاشکی دل ها فروزان می شدند
آسمان دل پر از شبرنگ بود
کاش در دل ها محبت خانه داشت
کاشکی دنیای ما بی جنگ بود
کاش راهی پیش رو می بود سبز
کاشکی هر جاده ای بی سنگ بود
یا اگر سنگی ز راهی می رسید
دور از پاهای هر چه لنگ بود
کاشکی معشوقه ها عاشق شوند
یا غزل هاشان بر این آهنگ بود
کاشکی دل را خریداری کنند
هر زمانی زلفشان در چنگ بود
بیست و دوم بهمن ماه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران
بر همه ی مسلمانان ایران و جهان به ویژه فجرآفرینان
و خانواده ی معظم شهدا مبارک باد
(تقدیم به بچه های انقلاب )
***
تو شهر خوب قصه
***
ما جمله در تلاشیم
شهادت امام حسن عسکری(ع) بر رهروانش تسلیت
و
آغاز امامت حضرت ولی عصر(عج) خجسته و مبارک باد
شادم که ز هجران تو ناشادم منویران شده توام که آبادم مناز رنج فراق تو چنین دلخونمدریاب مرا که جمله بر بادم من
***
ای دل ز چه از هجر نگارت خونی
او آید و هجران به سر آید روزی
ای سینه چرا زدوریش محزونی
***
***
از درد فراق یار حیران شده ام
***
رحلت جانگداز نبی مکرم اسلام(ص)
و شهادت مظلومانه ی سبط اکبرش امام حسن مجتبی (ع)
و شهادت غریبانه ی امام رئوف ، رضای آل محمد (ع)
بر شیعیان و رهروانشان تسلیت باد
...
من عشق رضای آل احمد دارم
دردل هوس آن شه سرمد دارم
چون هیچ کسی به حشر یارم نبود
یاری طلب از آل محمد دارم
آرام دل و قرار زينب
خوش مي روي از كنار زينب
اي همسفر اي عزيز مادر
تنها مرو از ديار زينب
در هجر رخ بهاري تو
گرديده خزان بهار زينب
اندوه دلم ز حد فزون شد
اي «ساقي غمگسار» زينب
ياد تو برادرم حسينم
آرامش قلب زار زينب
بشنو تو ز من حكايتي چند
از هر شب و هر نهار زينب
غم هاي نشسته بر دل من
وان رنجش بي شمار زينب
از كوفه و مردم جفاكار
وز ديده اشكبار زينب
زآتش زدن خيام گويم
يا از دل پر شرار زينب
از ابن زياد و طعنه هايش
آن دشمن نابكار زينب
از رأس تو در تنور خولي
اي سرور تاجدار زينب
از شام بلا سخن بگويم
وز سينه داغدار زينب
از چوب يزيد بر لبانت
اي مايه اقتدار زينب
از كنج خرابه با يتيمان
يا از رخ پر غبار زينب
از دختر كوچكت رقيه
آن بلبل شاخسار زينب
آن دم كه تو رفتي از بر من
بردي دل بيقرار زينب
ديدي كه چه آمد به سر من
از گردش روزگار زينب
كو قاسم و عون و جعفر تو
بنگر تو به شام تار زينب
گو اكبر و اصغرت كجايند
عباس چه شد نگار زينب
در ماتم داغ ياورانت
پر غصه دل فگار زينب
روزي كه سر از تنت جدا شد
ديدي كه چه شد به كار زينب
خورشيد رخت به نيزه اما
خورشيد كجا و يار زينب
جز روي نكويت چه بماند
در خاطر ماندگار زينب
در غربت خواهر غريبت
رفتي ز چه از ديار زينب
با آن همه رنج و سختي راه
وان محنت آشكار زينب
سرمايه صبر و استقامت
شد مايه افتخار زينب
تنها به كجا روي برادر
اي ياور و شهسوار زينب
يارب نظري به نينوا كن
پرپر شده گلعذار زينب
اي دل اگرت سر وصال است
داري هوس مزار زينب
باقلب «حزين» و ديده تر
بنماي نظر به يار زينب
دلی در سینه دارم پر هیاهو
دلی سرشار عشق آن پری رو
دلی دارم پر از درد و پر از غم
نباشد در دلم غم جز غم او
غم هجر نگار نازنینم
دلم را می کشد زین سو به آن سو
همه گویند روی یار زیباست
نشان کی می دهد آن روی نیکو
نقاب از چهره یا رب کی گشاید
نمایان کی کند مژگان و ابرو
خبرها از خم زلفش رسیده
شمیمی کی رسد زان تار گیسو
نگارا من از آن ترسم بمیرم
نبینم لحظه ای آن قد دلجو
دل محزون تمنای تو دارد
به غیر از تو نگیرد با کسی خو
دلم تا کی به دنبال تو گردد
به هر شهر و دیار و برزن و کو